نخستین شناسة قلمرویی که ایران را در خود جای داده (نیمة جنوبی منطقة معتدله موسوم به منطقة پرفشارِ مجاور حاره)، غلبة خشکی بر رطوبت و گرما بر سرما است؛ بدین معنی که اگر در ناحیهای از این قلمرو با آب و هوایی سرد یا مرطوب مواجه شویم، علّت را نه در عرض بالای جغرافیایی که در ویژگی پیکری و ارتفاع بالای عرصة مورد بحث یا نزدیکی به دریا باید جستجو کرد. به سخنی دیگر، هر چند عرض جغرافیایی ایرانزمین، مؤلفهای کاهنده در تنوّع اقلیمی کشور محسوب میشود؛ امّا دیگر ویژگیهای طبیعی سرزمین[1] (نظیر شرایط توپوگرافیک و دامنة بردباری قابل توجّه گونههای گیاهی مستقر در آن) سبب شده تا شاهد یکی از متنوّعترین و ناهمتاترین زیستاقلیمهای جهان در ایران باشیم[2]؛ وجود سرزمینهایی با میانگین بارندگی کمتر از 25 تا بیش از 2380 میلیمتر و محدودة وسیع دمایی آن که از 35- تا 50+ درجة سانتیگراد در تغییر است (یخکشی، 1381)، گواهی بر این مدعا است[3]؛ مدعایی که ثابت میکند چرا برکامة وجود تنگناهای اقلیمی و طبیعی فراوان، ایران دارای یکی از کمنظیرترین و ناهمتاترین اندوختهگاههای زیستسپهر در جهان است.
[1] محمودی (1381) در توصیف این ویژگی میگوید: «گسترش سامانة چینخوردگیهای آلپی و حجم و روند ناهمواریهای موجود در آن، به طور نسبی وسعت قابل توجهی از باختر و شمال ایران را از چنگال مهیب کمآبی رهانیده و در سایر نواحی، در تعدیل اثار شوم آن، نقش نسبتاً سازندهای داشته است.»
[2] غنای درخور اعتنای زیستی کشور، چه گیاهی، چه جانوری و چه حتّی اقلام کشاورزی متأثر از همین ویژگی است (نجفی، 1377).
[3] دشت لوت به عنوان یکی از خشنترین جلوههای سیمای طبیعی در جهان (محمودی، 1381)، گواهی است بر سرزمینی در ایران که دارای کمینهای از بارندگی و بیشینهای از گرما است.
|